من چه قبل از ازدواج و چه حالا خواهان یک زندگی نرمال و عاقلانه در سایه عشق و علاقه بودم و البته هستم. از دید من تمام زوایای زندگی می تونه جذاب و پر از حس باشه. حتی بحث ها و دعواها! حتی عصبانیت هایی که گاهی در انتهاش تردید از انتخاب هست. حتی شب هایی که با بغض و حسرت به صبح می رسه. حتی شب هایی که تر جیح می دیم پشتمون رو به طرفمون بکنیم و بدون توجه به اون بخوابیم!!
من عاشق تمام زوایای زندگیم هستم. و می دونم تمام حسهای مثبتی که هست، در کنار حس های منفی پررنگ تر میشه!
اینها رو گفتم که به اینجا برسم؛
یعنی از اون روزی که من پام رو اینجا گذاشتم، دریغ از یه بحثی!! دعوایی!! بگو مگویی!! هر چی من اینجا نبودم، هفته ای یه بار اگرم دعوا پیش نمیومد خودمون به ضرب و زور راه مینداختیم که یه وقتی خدایی نکرده زندگیمون یکنواخت نشه!! اما حالا...
یه هفته ای بود که دیگه یه جورایی من رو وهم گرفته بود که نکنه زندگیمون از حالت نرمال خارج شده!! یعنی من همینطور یه بند داشتم فکر می کردم، زندگیه یه بند عاشقانه هم خوب نیستا!! هی من قربون صدقه هیس برم هی اون فدای من بشه!! اه اه!!
خدا رو شکر به یه هفته نکشیده خیال من راحت شد!! همچین دعوایی باهم کردیم که من از اینور هوار می کشیدم و هیس از اونور!! بعد هم من گوشی رو کوبیدم و اون هم! بعدش هم من نشستم اینور نقشه کشیدم که چطوری حالی ازش بگیرم که بار اول و آخرش باشه که با من بلند صحبت می کنه! و احتمالا" اون هم از اونور داشته نقشه می کشیده که شب چطور حالی از من بگیره که من خودم پا پیش بذارم برای منت کشی!!
در آخر هم نه من نقشه هام رو عملی کردم و نه اون! شب هم نه من یادم مونده بود که با هم بحث داشتیم و نه هیس یادش بود!
البته این وسط یه چیزهایی هم بی تاثیر نبود! سلام زیگزاگ!! خوبی؟!! :دی
زندگی های نرمال و رشد یافته در سایه تمامی حس ها شکل می گیرن! پس هیچ وقت از شکل گرفتن حس های منفی وحشت نکنید بلکه سعی کنید تمامی حس هاتون رو مدیریت کنید و بهشون جهت بدید!
من عاشق تمام زوایای زندگیم هستم. و می دونم تمام حسهای مثبتی که هست، در کنار حس های منفی پررنگ تر میشه!
اینها رو گفتم که به اینجا برسم؛
یعنی از اون روزی که من پام رو اینجا گذاشتم، دریغ از یه بحثی!! دعوایی!! بگو مگویی!! هر چی من اینجا نبودم، هفته ای یه بار اگرم دعوا پیش نمیومد خودمون به ضرب و زور راه مینداختیم که یه وقتی خدایی نکرده زندگیمون یکنواخت نشه!! اما حالا...
یه هفته ای بود که دیگه یه جورایی من رو وهم گرفته بود که نکنه زندگیمون از حالت نرمال خارج شده!! یعنی من همینطور یه بند داشتم فکر می کردم، زندگیه یه بند عاشقانه هم خوب نیستا!! هی من قربون صدقه هیس برم هی اون فدای من بشه!! اه اه!!
خدا رو شکر به یه هفته نکشیده خیال من راحت شد!! همچین دعوایی باهم کردیم که من از اینور هوار می کشیدم و هیس از اونور!! بعد هم من گوشی رو کوبیدم و اون هم! بعدش هم من نشستم اینور نقشه کشیدم که چطوری حالی ازش بگیرم که بار اول و آخرش باشه که با من بلند صحبت می کنه! و احتمالا" اون هم از اونور داشته نقشه می کشیده که شب چطور حالی از من بگیره که من خودم پا پیش بذارم برای منت کشی!!
در آخر هم نه من نقشه هام رو عملی کردم و نه اون! شب هم نه من یادم مونده بود که با هم بحث داشتیم و نه هیس یادش بود!
البته این وسط یه چیزهایی هم بی تاثیر نبود! سلام زیگزاگ!! خوبی؟!! :دی
زندگی های نرمال و رشد یافته در سایه تمامی حس ها شکل می گیرن! پس هیچ وقت از شکل گرفتن حس های منفی وحشت نکنید بلکه سعی کنید تمامی حس هاتون رو مدیریت کنید و بهشون جهت بدید!
۱۵ نظر:
دعوا نمک زندگیه دیگه.نباشه بی مزه است
سلام. دعوا داریم تا دعوا البته!
اما اینکه هر دو زود میتونید فراموش کنید خیلی عالیه :)
دعوا مگه می شه نباشه من و پسرنقره ای اینقدر با هم دعوا کردیم که نگو
مي دوني خيلي چيزا هستن كه بي تاثير نيستن! به نظر من هر چي زندگي عاشقونه تر مي شه بحث هاش هم دوست داشتني تره! چون حتي وقتي عصباني هستي و حرف تندي مي زني خودت تو اعماق وجودت دلت نمياد طرفت رو برنجوني!
من يه شرطي گذاشتم واسه شوشو! اين كه هر چي از دست هم عصباني هم باشيم باز يه جا بخوابيم! و اين تخت خواب مشترك اجازه نمي ده پشت به هم بخوابيم! حتي تو عالم قهر قهر هم يه بغل كافيه تا همه چي فراموش شه!
دعوا نمك زندگيه اما بعضي وقتا ما شورشُ در مياريم! ايشالا اين نمكه كم باشه تو زندگيت!
سلام
خوب البته که دعوا هم بد نیست.
اگه دونفر با هم دعوا نکنن یا خیلی ریاکارن! یا اینکه جو گیرن و یا اینکه یکیشون ریگی به کفش داره! :دی
پس بزنید و بشکنید اما زیاده روی نکنید (فکرکنم همین بود)
البته خودم زیاد موافق کتک کاری نیستم اما خوب گاهی برای از یکنواختی بیرون اومدن بد نیست.
راستی لینک من کو؟
ای کاش مامانم بودی و این چیزا رو یادم میدادی : دی !!
البته شوما آبجیه مایی.
دیدی یادم دادی منم پر رووووووووووو
:دی
: دی: دی
salam
hala nagofti natij2 dava chi shod modele irani tamom shod ya mesle filme mr v ms smet
ایول بابا! D:
دعوای باحالی بوده که هوار می کشیدینا! D:
سلام خانومي يه هفته اي هست كه با وبت آشنا شدم وسعي كردم بخونمش
لينكت كردم تا راحت تر بخونمت
وبت رو دوست دارم خانم گل .سبك نوشتنت رو هم
اولين چيزي كه تو وبت توجهم روجلب كرد دوريت از ايران بود اخه خواهرم آلمان زندگي مي كنه
اگه دوست داشتي بيا پيشم
بوووووووووووووس
اگه ازمایش دی ان ای بگیرن چی؟؟
بازم میشه کتمان کرد؟
زیگزاگ و پادرمیونی ؟!!!انتظار داری باور کنم نازنین ؟!!! :دییییی
منم همیشه از این یکنواختی بعد از ازدواج میترسم . البته من میدونم تو بهش دجار نمیشی انرژی ...
راستش همیشه از این حس که تو عصبانیت از انتخابم پشیمون بشم و بهش شک کنم واهمه داشتم . البته این نقطه ضعفیه که باید برطرفش کنم . شما میدونی چطوری ؟
چه خوب كه نقاط منفي رو كش نمي دين كه بشن يه خط سياه بي انتها...
ارسال یک نظر